بسم اله كلمه نيست ، حرف نيست . يك مرحله از آگاهي و يك جريان از معرفت است . يعني اتوسم بسمه الله ، يعني خودم را با نشان خدا علامت مي گذارم . يعني علامتي ديگر و نشاني ديگر نمي خواهم ، يعني وجود من نشان از معبودهاي ديگر ندارد ، يعني گفتار و كردار و پندار من از عاملها و انگيزه هاي ديگر الهام نميگيرد .....
و چه زيباست اين حرف كه مرا براي سخن گفتن با دوست كمك ميكند ....
حاجي جونم . هر رفتي يه اومديم دارها ....