آرایش کردن یا نکردن؟

بسم الله

آرایش کردن یا نکردن؟ بحث داغی که امروز در میان خانم‏ها بویژه جوان‏ترهایشان بسیار مطرح است. امروزه روز اقشاری از خانم‏هاهستند که این کار را جزو ضروریات و ملزومات خود در پوشش بیرون از منزل خود می‏دانند و به نوعی بدون آن سر کردن رو جزء نامرتبی‏ها و نامنظمی‏ها تلقی‏ می‏کنند. اشکال کار چیست؟ اصلاً این‏کار ممدوح است یا نکوهیده؟ اگر بخواهیم آسیب شناسانه به قضیه بنگریملازم است که ابتدا سری به احادیث و روایات در مورد آرایش کردن و حد و حدود آن بزنیم. و ببینیم که نگاه شرع به این مسئله چگونهاست. آیا به کلی این موضوع را رد می‏کند و یا بسیار مورد سفارش قرار می‏دهد و آیا حد و مرزی هم برای آن در نظر می‏گیرد؟ به آیات قرانی و روایات که رجوع می‏کنیم می‏بینیم که در اسلام استفاده کردن از زیبایی‏های طبیعت، لباس‏های زیبا و بکار بردن انواع عطرها نه تنها جایز شمرده شده بلکه به آن سفارش شده است (سوره اعراف آیه 26، 31، 32) البته در کنار این سفارشات حد و مرزی نیز قائل است چنانچه به زنان دستور می‏دهد که زینت خود را مگر برای محارم خود ظاهر نسازند (سوره مبارکه نور، آیه31)
اما آنچه به لحاظ اجتماعی در اثر آرایش‏های زنان خارج از منزل اتفاق می‏افتد بروز آسیب‏هایی است که در هر محیطی بنا به نوع عملکرد آن محیط می‏تواند ظاهر شود. علاوه بر افت عملکرد، ظاهر شدن زنان با شیوه‏های جذاب و اغواگرانه همراه با ایجاد زیبایی‏هایی افراط گونه و مصنوعی می‏تواند موجب برانگیختن و تحریک غرایز افراد بخصوص در قشر جوان گردد و آسیب‏هایی را در آنان به وجود آورد. وقتی عوامل تحریک در جامعه افزایش پیدا کند افراد در خویشتنداری ضعیف شده و روز به روز آمارهای بالاتری را از تجاوز به عنف، مزاحمت‏ها، دوستی‏های خیابانی و گناه‏های شخصی شاهد خواهیم بود. به همین خاطر است که در روایات آمده است زنی که آرایش شده در کوچه و بازار حاضر شود مورد لعن و نفرین خداوند و ملائکه واقع می‏شود. انسان دارای انرژی محدودی است که باید آن را در زندگی خود نثار همسر و خانواده نماید.رعایت نکردن حجاب و مرزهای آرایش به تدریج مرز عفاف و حریم زن و مرد را خدشه‏دار می‏کند و زن و مرد در روابط عاطفی خود در زندگی مشترک با تزلزل روبرو می‏شوند.
در هیچ کجا نه اسلام و نه در عرف آراستگی به وسیله نشان‏ ‏دادن زیبایی‏های بدن و آرایش کردن معنا ندارد. اما خوب که در عمق این موضوع کنکاش می‏کنیم این است که علاوه بر عدم رعایت حدود، سن آرایش کردن هم به مرور زمان پایین آمده و شاهد دختر بچه‏هایی هستیم که نه تنها در مجالسی خاصی بلکه در جامعه‏ نیز به این موضوع روی آورده‏اند. واقعاً چه اتفاقی باعث شده که در کیف دختران دبستانی به جای مداد و خودکار باید لوازم آرایشی پیدا کنیم آنها داشتن این لوازم را به رخ دوستان خود بکشند و بسیارند خانواده‏هایی که از سنین 4 سال متاسفانه با دختران خود بر سر این مسئله دچار مشاجره شده و راه‏های مقابله صحیح با آن را نیز نمی‏دانند. لوازمی که در ابتدای پیدایش خود، جز و اشیای لوکس محسوب نمی‏شد و فقط نیازی مبرم برای زنان مسن‏تر و یا افرادی بود که فیزیک ظاهری زیبایی نداشتند امروزه به‏تدریج به نیازی ضروری در بین کودکان و نوجوان مبدل می‏شود. در مطالعات و ریشه‏یابی‏ها می‏توان گفت در بسیاری از موارد دختران به دلیل درگیری با پدر و مادر قصد دارند با دست‏یابی به این ابزار و کوتاه کردن دوران کودکی و نوجوانی و بدست آوردن دلخواه‏ترین خواسته‏ها به استقلال دست یابند بخصوص زمانی که دختران از طرف پدر و مادر در بسیاری از پوشش‏های متعارف و شاد و مورد قبول تحت کنترل و محدودیت قرار می‏گیرند. در سویی دیگر می‏توان وجود پوشش‏های جلب توجه کننده و آرایش‏های تند را حمل بر اعتماد به نفس پایین در این افراد نمود که سعی دارند با این عملکرد مورد توجه و پذیرش افراد جامعه قرار گیرند.
اینجاست که پدران و مادران باید زنگ‏های خطر را بشنوند که چه کرده یا نکرده‏اند که نوجوان‏شان برای کسب هویت دست به دامان لوازم آرایش و رنگ‏ها شده‏‏اند. و این در حالیست که متخصصان پوست می‏گویند پوست کودکان بسیار حساس‏تر از بزرگسالان است و به راحتی دچار آلرژی و حساسیت پوستی می‏شود. بنابراین بهتر است برای ایجاد رفتارهای مثبت و پیش‏گیری از رفتارهای منفی در بزرگسالی از کودکی شروع کنید ودر نوع واکنش خود نسبت به این مسائل تجدید نظر نمایید. گاه حتی یک لبخند و استقبال ناخودآگاه مادر می‏تواند رفتاری منفی را ادامه دار و گسترده‏تر نماید. و در آخر اینکه فرهنگ اسلامی و معنوی را در میان خانواده خود بسط دهیم و از امام سجاد (علیه‏السلام)، الگو بگیریم که در دعای مکارم الاخلاق از خداوند درخواست می‏کند که زیبایی‏های باطنی را به ایشان عطا نماید و در این امر موفق بدارد. زیبایی‏هایی از جمله فرو بردن خشم، آشتی دادن بین دو نفر، پنهان کردن عیوب دیگران و ... *


* پی نوشت :میزان الحکمه ج2