نذر چشمان تو

بسم الله

 

 

جوان هستی وچشم هایت نجیب است.

نگاهت که می کنند ازقامتت می هراسند.

 از کنارشان که می گذری تنفسشان تند میشود

 و قلبشان محکمتر می زند.

زانوان همه لرزان است و تو همچنان استوار می تازی.

انگار آنها را نمی بینی.

کنار آب می نشینی – آرامشت مثال زدنی است – با

مشکت آب را می شکافی. دهانت خشک خشک است.

و خیمه منتظر شنیدن صدای تکبیر توست.

سوار می شوی و راه می افتی. مانند دامادی که به حجله

می رود؛ می خرامی

انگار که در حال تفرج هستی.

اما دست هایت...باز هم میروی.

ولی چشم های نجیبت... و دوباره می روی.

این بار آب های مشکت... و دیگر نمی روی.

وای سرت... چهره ات خاک را لمس می کند

و مادرت زهرا(سلام الله علیها) به دیدارت می آید

و چه خوب سراییده شاعر از حج نا تمام عباس:

چون کمر بهر طواف عشق بست

در طواف اولش افتاد دست

دور دوم در مطاف یاورش

از بدن افتاد دست دیگرش

دور سوم خون بجای اشک خورد

تیر دشمن آمدوبر مشک خورد

دور چارم داشت عزم ترک سر

کرد پیش تیر چشمش را سپر

دور پنجم از عمود آهنین

گشت سرو قامتش نقش زمین

گشت در دور ششم از تیغ تیز

عضوعضوش، قطعه قطعه، ریز ریز

دور هفتم داده بود از کف قرار

خویشتن را دید در آغوش یار

شد سراپا چشم، زخم پیکرش

دید زهرا را به بالین سرش

با زبان زار می کفتش بتول

آفرین، آفرین عباس من حجت قبول

 

میلاد امام حسین (ع) قهرمان کربلا، اباالفضل العباس جانباز و علمدار کربلا و امام سجاد پیام آور کربلا مبارک.

 

 

پی نوشت

/////////

1 - بیاین تو این شبهای عزیز ظهور مهدی فاطمه را از خدا بخواهیم

2 - برای دوستان دعا یادمون نره