بیا .....
بسم الله
بیا که باز مرا بیقرار خواهی کرد
به یک اشاره زمین را بهار خواهی کرد
کمان و تیر بگیر و به کوی عشق بیا
عقاب کوه احد را شکارخواهی کرد
سکوت می شکند تکسوار وادی عشق
چنانکه در دل صحرا غبار خواهی کرد
هر آنچه موعظه کردم دلم مهار نشد
بگو برای دل من چه کار خواهی کرد
تو را به هرچه قسم آتش غزل بنشین
که رازهای مرا آشکار خواهی کرد