بسم الله
با سلام خدمت دوستان و بازدیدکنندگان عزیز
ضمن عرض تبریک سال نو ، آرزوی شادکامی و تندرستی همراه با عاقبت بخیری و عافیت را از حضرت باری تعالی برای تمام شما خواستارم.
انشالله که امسال سال فرج آقا امام زمان (عج) باشد.
به همین مناسبت قسمتی از مناجات های استاد علامه حضرت آیت الله حسن زاده آملی را در اینجا می آورم.
الهى ! مست تو را حد نیست ولى دیوانهات سنگ بسیار خورد.
الهى ! ذوق مناجات کجا و شوق کرامات کجا.
الهى ! علمم موجب ازدیاد جهلم شد یا علم محض یا نور مطلق بر جهلم بیفزا.
الهى ! اثر و صنع توام ، چگونه به خود نبالم.
الهى ! هر چه بیشتر دانستم نادانتر شدم بر نادانیم بیفزا.
الهى ! دل داده معنى را از لفظ چه خبر و شیفته مسمى را از اسم چه اثر.
الهى ! کلمات و کلامت که اینقدر شیرین و دلنشیناند خودت چون نى.
الهى ! اگر از من پرسند کیستى چه گویم.
الهى ! هر چه بیشتر فکر مىکنم ، دورتر می شوم.
الهى ! گروهى کو کو گویند و " حسن" هو هو.
الهى ! از گفتن " یا " شرم دارم.
الهى ! داغ دل را نه زبان تواند تقریر کند و نه قلم یارد به تحریر رساند " الحمد لله " ، که دلدار به ناگفته و نانوشته آگاه است.
الهى ! محبت والد به ولد بیش از محبت ولد به والد است که آن اثر است نه این ، با اینکه اعداد است و علیت و معلولیت نیست پس محبت تو به ما که علت مطلق
مایى تا چه اندازه است، " یُحِبُهُمْ " کجا و " یُحِبوُنَهُمْ " کجا؟!
الهى ! از کودکان چیزها آموختم ، لا جرم کودکى پیش گرفتم.
الهى ! چون است که چشیدهها خاموشند و نچشیدهها در خورشند.
الهى ! از شیاطین جن بریدن دشوار نیست با شیاطین انس چه باید کرد.
الهى ! خوشدلم که از درد می نالم ، که هر درد را درمانى نهادهاى.
بسم الله
با سلام خدمت همه دوستان عزیز
الحمدالله بعد از سه ماه دوری دوباره امروز اینترنت بنده وصل شد و مجددا وارد دنیای مجازی شدم.
در این سه ماه یه اتفاق خوب برای من افتاد آن هم این که در شب میلاد رئیس مکتب رسول مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) و رئیس مذهب امام جعفر صادق (ع) در زیر سایه کریمه اهل بیت فاطمه معصومه (س) به کسوت روحانیت در آمده و ملبس به این لباس مقدس گردیدم.
دعام کنید که بتوانم در این لباس به مردم عزیز خدمت کنم.
بسم الله
یادتان باشد لباس مشکی ام را تا کنید
گوشه ای از قبر من این جامه را هم جا کنید
کاش من در شام تاسوعا بمیرم تا شما
خرجی ام را خرج نذر ظهر عاشورا کنید
ایام سوگواری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) برشما ولایت مداران تسلیت باد.
بسم الله
امام حسین علیهالسلام میزان حق و باطل
قیام سالار شهیدان به دنبال قیام انبیای گذشته، به مردم تفهیم میکند که نظام حق، کدام است و نظام باطل کدام. آن حضرت برای تحقیق این مطلب، چارهای جز نثار خون و ایثار فرزند و مال و جان نداشتند زیرا آنقدر رسوبات جاهلیّت اموی زیاد بود که ممکن نبود با سخنرانی و نامهنگاری مطلب را حل کرد. اگر مطلب خیلی ضروری و عمیق شد، چارهای جز استقبال شهادت نیست. از اینرو، وجود مبارک حسین بن علی علیهالسلام از ذات مقدّس رسول اکرم صلی الله علیه و آله این برنامه را دریافت کردند که در شرایط کنونی، یک سلسله شهادتها و اسارتها لازم است تا آن دینی که میرود به فراموشی aسپرده شود، احیا گردد و در این هنگام بود که حسین بن علی علیهالسلام قیام کردند.
امام حسین علیهالسلام فرمودند: من قیام کردم تا پاک از ناپاک جدا شود؛ زیرا تا آزمون نشود، وارسته و غیر وارسته در کنار همند و امتحان است که پاک را از ناپاک و حق را از باطل جدا میکند. پس، آن حضرت مایه امتحان پروردگار است و خدا با او طیّب و غیر طیّب را از هم جدا میکند؛ چون امام، میزان الاعمال و شجره طوبا و حق است و عقاید، اوصاف و اعمال را با حق میسنجند؛ یعنی عقیده امام معصوم علیهالسلام که حق است، میزان سنجش عقاید است.
چون انسان کامل با حق است و حق با اوست و او از حق جدا نمیشود، میتواند میزان عقاید، اخلاق، اعمال و اقوال باشد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره امیر مؤمنان علیهالسلام فرمودند: «المیزان میزانک؛ میزان تو میزان است» (1)یعنی عقاید، اخلاق افعال و اقوال مردم را با عقیده، خلق، فعل و قول علی علیهالسلام و اولاد او میسنجند. هر عقیده، خلق، فعل و قولی که مطابق عقیده و خُلق و افعال و اقوال آنها بود، حق است؛ وگرنه باطل. از اینرو، امام حسین علیهالسلام فرمودند: من میزان طیّب و خبیثم. اگر جامعهای بخواهد پاک را از ناپاک جدا کند، حتماً باید با سنّت و سیرت حضرت سیّدالشهدا علیهالسلام ارزیابی شود و مهمترین اثر آن حضرت همانا نهضت گسترده و تاریخ ساز کربلاست که مجلای عقیده صحیح، مظهر خُلق کامل و تبلور فعل درست و قول راست است.
پی نوشت
------------------
1- بحارالأنوار، ج ??، ص ???
منبع: کتاب شکوفایی عقل در نهضت حسینی.
بسم الله
الهى ! مست تو را حد نیست ولى دیوانهات سنگ بسیار خورد.
الهى ! ذوق مناجات کجا و شوق کرامات کجا.
الهى ! علمم موجب ازدیاد جهلم شد یا علم محض یا نور مطلق بر جهلم بیفزا.
الهى ! اثر و صنع توام ، چگونه به خود نبالم.
الهى ! هر چه بیشتر دانستم نادانتر شدم بر نادانیم بیفزا.
الهى ! دل داده معنى را از لفظ چه خبر و شیفته مسمى را از اسم چه اثر.
الهى ! کلمات و کلامت که اینقدر شیرین و دلنشیناند خودت چون نى.
الهى ! اگر از من پرسند کیستى چه گویم.
الهى ! هر چه بیشتر فکر مىکنم ، دورتر می شوم.
الهى ! گروهى کو کو گویند و " حسن" هو هو.
الهى ! از گفتن " یا " شرم دارم.
الهى ! داغ دل را نه زبان تواند تقریر کند و نه قلم یارد به تحریر رساند " الحمد لله " ، که دلدار به ناگفته و نانوشته آگاه است.
الهى ! محبت والد به ولد بیش از محبت ولد به والد است که آن اثر است نه این ، با اینکه اعداد است و علیت و معلولیت نیست پس محبت تو به ما که علت مطلق مایى تا چه اندازه است، " یُحِبُهُمْ " کجا و " یُحِبوُنَهُمْ " کجا؟!
الهى ! از کودکان چیزها آموختم ، لا جرم کودکى پیش گرفتم.
الهى ! چون است که چشیدهها خاموشند و نچشیدهها در خورشند.
الهى ! از شیاطین جن بریدن دشوار نیست با شیاطین انس چه باید کرد.
الهى ! خوشدلم که از درد می نالم ، که هر درد را درمانى نهادهاى.
" برگرفته از الهی نامه استاد علامه حسن زاده آملی"